تغافل پسندیده

در یک آسایشگاه، سه دیوانه زندگی می کردند.یک روز دیوانه ها به طور عمودی بر پشت هم سوار شدند، رئیس آسایشگاه با دیدن این وضع جلو آمد و از دیوانه ی اولی پرسید:این دیگر چه کاری است؟ دیوانه اولی گفت: ما یک آپارتمان سه طبقه هستیم. رئیس آسایشگاه عصبانی شد و یک سیلی محکم به گوش او نواخت،دیوانه سومی به دیوانه دومی گفت:برو ببین چه کسی در می زند!!.

منبع:کشکول نراقی،جلد دوم، ص۲۴۶

تغافل پسندیده...

از مرحوم وحید بهبهانی پرسیدند:رمز پیروزی شما در رسیدن به مقام عالی علمی و اجتماعی چیست؟ایشان در جواب،بر سه اصل مهم و اساسی تاکید کردند:

یک:همواره خود را کوچک شمردم.

دوم:در تعظیم اهل علم و احترام به آنها،به نهایت کوشش کردم

سوم:آموختن علم را بر هر چیز دیگر مقدم شمردم

منبع:مجله مبلغان، ش۶۲،ص۱۳۶

تغافل پسندیده...

امام کاظم علیه السلام فرموده اند:رویاهای صادقانه‌ای که انسان‌ها در خواب می‌بینند از ابتدای بشر آفریده نشده بود بلکه حادثه‌ای پیش آمد که خداوند آن را آفرید.آن حادثه چنین بود که در روزگاران گذشته پیامبری مردمش را به یکتاپرستی فرا می‌خواند.مردم به او گفتند:تو در ثروت و خاندان بر ما برتری نداری پس اگر سخنت را گوش فرا دهیم پاداشمان چه خواهد بود؟پیامبر به مردمش وعده داد که هر که او را فرمان برد به بهشت خداوند در می‌آید و سرکشان به دوزخ فرو می‌افتند.مردم گفتند:چگونه چنین خواهد شد در حالی که پدران ما اینک استخوان‌هایی پوسیده‌اند؟آن شب مردم وعده پیامبرشان را در خواب دیدند که به وقوع پیوسته است و مردم با این رویای صادقانه به پیامبرشان ایمان آوردند.منبع:روضه کافی صفحه ۹۰. تغافل پسندیده...